همش توی وجودم بدون دلیل خاصی ی حس ترسی هست همش وقتی میخوابم با ترس میپرم و جیغ میزنم بعضی وقتا حس میکنم دارم به جنون میرسم و بدون دلیل گریه شدید میکنم و حس زجر زیادی دارم جوری که انگار دارم دیوونه میشم و به سرم میزنه خودمو از بین ببرم از درد روحیه زیاد
با سلام خدمت شما
دوست عزیز احساس نگرانی و اضطراب شما درباره وضعیتی که توصیف کردید کاملا قابل درک است.
اما توضیحات شما برای راهنمایی کافی نیست.
اگر درباره خودتان توضیحات بیشتری ارائه می دادید، مانند این که چند سال دارید، چه مدت است که درگیر این گونه افکار هستید، مجرد هستید یا متاهل و این گونه افکار تا به حال چه مشکلات و یا موانعی برای شما ایجاد کرده اند و آیا تا به حال برای حل آن ها اقدام خاصی انجام داده اید و یا در این زمینه کمکی دریافت کرده اید یا خیر، در این صورت راهنمایی بهتر و دقیق تری را می توانستید دریافت کنید.
اما به طور کلی ذهن ما از صبح تا شب افکار مختلفی را می سازد و مشغول تولید فکر است و کارش همین است.
در این میان افکار مختلفی ممکن است وجود داشته باشند که خیلی از آن ها مربوط به گذشته هستند و خیلی از آن ها مربوط به اما و اگر هایی درباره آینده که اگر حواسمان نباشد و بخواهیم آن ها بیش تر از این که صرفا یک فکری هستند که در ذهن خود ما تولید شده اند جدی بگیریم و با آن ها همراه شویم و به آن ها بیش از حد بها بدهیم، درگیر افسردگی یا اضطراب خواهیم شد و کارکردهای زندگی ما با اختلال جدی روبرو شده و کیفیت زندگی ما به شدت افت خواهد کرد.
با این اوصاف اگرچه ما نمی توانیم مانع ورورد این گونه افکار به ذهنمان شویم اما می توانیم آن ها را به گونه ای مدیریت کنیم که مانع ما برای حرکت به سمت داشتن یک زندگی معنادار و تحقق خواسته ها و اهداف و برنامه ها و ارزش های مهم مان در زندگی نشوند.
این گونه افکار نگرانی که ما را به سمت حل مساله و انجام اقدام خاصی نمی برند و به سمت خواسته ها و اهدافمان در زندگی هدایت نمی کنند باید فقط مشاهده گر آن ها باشیم و در عوض با تعیین چشم انداز دل خواهمان برای زندگی و هدف گذاری و برنامه ریزی عملیاتی در مسیر تحقق آن ها گام های موثری برداریم.
با توجه به این که اکنون خلق شما پایین است و خیلی تحت تاثیر این افکار قرار دارید به شما توصیه می شود حتما در اسرع وقت و قبل از این که کارکردهای زندگی شما مختل شوند برای دریافت کمک حرفه ای اقدام کنید و از طریق مراجعه حضوری یا غیر حضوری به یک روانشناس یا مشاور راهکارهای تخصصی را در این راستا دریافت کنید.
نوشته اصلی توسط Fati7878
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام . اطلاعات کمی گزارش دادین که براین اساس نمیشه نظر دقیقی بیان کرد
1 جندسال دارین ؟
2 چه مدته این حالات رو دارین ؟
3روابط فردی شما با خانواده و دوستان چطور هست ؟
4این حالات تاثیری بر عملکرد شما در درس یا اجتماع و...گزاشته ؟
5 آیا اتفاقی نظیر تصادف و..برانون رخ داد که از اون زمان این حالت هارو دارین ؟
به هرحال با توجه بهداین خالات شما و حس ترسی که ناشی از مسئله خاصی نیست و گریه های شدید و بی مورد شما دچار نوعی فوبیا شدید هستین که برای تشخیص گزاری علت این ترس ها و ریشه یابی و بررسی دقیق باید به روانشناس بالینی مراجعه کنید تا نداخلات لازم انجام بشه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟